صفحات

۱۳۸۹ دی ۸, چهارشنبه

عکاسی ایران در تحول انقلاب اسلامی

بي‌ترديد عكاسي ايران همبستگي ديرينه‌اي با مقوله‌ي مستند اجتماعي دارد. به ديگر سخن، اگر بخواهيم چشم‌انداز بسنده‌اي از رسانه‌ي عكاسي در كشور ايران ترسيم كنيم مجموعه آثار موفق مستند اجتماعي بر هرگونه عكاسي هنري (Fine Art) برتري دارند. رشد و گسترش عكاسي مستند نيز آشكارا بر دو امر متكي است. الف) وقوع مجموعه حوادث رخ داده در بستر جامعه. ب) حمايت رسانه‌اي (از جمله مطبوعات، تلويزيون و...) از عكاسي. از اين بابت مي‌توان نقاط اوج تاريخ عكاسي مستند ايران را بدين ترتيب در نظر گرفت:
1- عكاسي از وقايع انقلاب مشروطه (از اين دوره‌ي تاريخي پُرالتهاب كشورمان عكس‌هاي كارآمدي بجا ماندهاست كه امروزه منبع پژوهشي پُربهايي محسوب مي‌شود. عكاسي مشروطه با نام عكاسان بزرگي همراه است و عكس‌هاي اين دوره به بهترين شكل وظيفه‌ي اطلاع‌رساني خود را انجام داده بودند. به ياد داشته باشيم تا مدت‌ها آگاهي مردم كشور از وقايع تبريز به واسطه‌ي عكس‌هاي استپان استپانيان امكان‌پذير بود).
2- مقطع زماني 1327 تا 1332 يعني دوران وزارت دكتر مصدق (در اين پاره‌ي تاريخي همزمان با رشد و شكوفايي مطبوعات عكاسي نيز صاحب پشتيبان معتبري شد. كاركرد اطلاع‌رساني عكاسي به ويژه در جريان كودتاي سال 1332 را مي‌توان يكي از نقاط پُرفروغ‌ اين رسانه به حساب آورد).
3- عكاسي انقلاب در فاصله‌ي سال‌هاي 1356 تا 1359 (به عكاسي اين دوره‌ي تاريخي خواهيم پرداخت).
4- عكاسي جنگ در فاصله سال‌هاي 1359 تا 1367 (عكاسي ايران در اين مقطع زماني نيز يكي از دوران پرثمر خود را پشت سر گذاشت. پيش‌تر به همين قلم و در همين صفحه به تحليل جزييات عكاسي جنگ پرداخته شده است).
5- عكاسي مطبوعاتي ايران در فاصله‌ سال 1376 تا 1380 يعني دوره‌ي اول رياست جمهوري سيدمحمد خاتمي (در اين دوره نيز با روي كارآمدن دولت اصلاحات و شكوفايي مطبوعات، عكاسي مستند ايران يكي از واپسين تلاش‌هاي پوياي خود را تا به امروز تجربه كرد).
با اين مقدمه سعي مي‌كنيم عكاسي دوران انقلاب را مورد تحليل قرار دهيم. در واقع، گستره‌ي عكاسي انقلاب را مي‌توان از حدود سال 1356 و با اوج‌گيري مبارزات خياباني عليه رژيم وقت تا حدود سال 1359 يعني دو سال پس از پيروزي انقلاب اسلامي و ادامه‌ي فضاي ملتهب سياسي داخل كشور تا آغاز جنگ تحميلي در نظر گرفت. تقسيم‌بندي موضوعي عكس‌هاي اين دوره از اين قرار است:
1- عكاسي خياباني از مبارزات مردمي. اين‌گونه عكس‌ها بيش تر دربرگيرنده‌ي صحنه‌هاي درگيري ميان مردم و گارد نظامي شاهنشاهي، صحنه‌ي تجمعات و اعتراضات خياباني، تعقيب و گريزها و به‌طور كلي حوادث نامنتظر و لحظه‌اي است. روند اين عكس‌ها را تا سال 1359 و در جريان حوادث گشوده شدن زندان‌هاي سياسي، تسخير سفارت آمريكا و ... نيز مي‌توان ادامه داد.
2- عكس‌هايي كه موضوعيت محوري آن‌ها را شخصيت امام خميني(ره) تشكيل مي‌دهد. اين‌گونه عكس‌ها نيز تنوع بسياري دارند و بستر پژوهشي مستقلي را مي‌طلبند. در مجموع مي‌توان عكاسي از روند مبارزات سياسي حضرت امام را به ويژه از مقطع زندگي ايشان در پاريس تا ورود به ايران، از 12 تا 22 بهمن يعني دهه‌ي انقلاب و تا سال‌هاي بعد دنبال كرد. مجموعه‌ي آرشيو به جا مانده از زندگي ايشان بي‌ترديد يكي از نمونه‌هاي ممتاز عكاسي از يك شخصيت معنوي- سياسي دنياي معاصر است.
3- عكاسي از شخصيت‌هاي سياسي وقت در ماه‌هاي واپسين سال 1357، به ويژه شخصيت شاه و فرح كه عكس‌هاي تاريخي از لحظه‌ي خروج ايشان از كشور جزو نمونه‌هاي مثال زدني است.
حال پس از ترتيب‌گذاري موضوعي بايد به تقسيم‌بندي عكاسان اين دوره نيز پرداخت. در واقع عكاسان انقلاب را هم مي‌توان به 3 گروه تقسيم كرد:
1- عكاسان ناشناسي كه به ويژه سهم وسيعي از عكس‌هاي خياباني متعلق به آن‌هاست. فرايند عكاسي اين عكاسان بيش‌تر ناشي از انگيزه‌هاي شخصي و خودجوش بوده است، بنابراين نمي‌توان به لحاظ زيباشناختي كيفيت تثبيت شده‌اي براي آن در نظر گرفت.
2- عكاسان جدي‌تري كه از همان دوران فعاليت عكاسي خود را آغاز كردند. اين گروه عكاسان نيز برخي به شكل آزاد و بعضي ديگر با وابستگي‌هاي مطبوعاتي و سازماني انجام وظيفه مي‌كردند. از ميان شخصيت‌هاي مهم اين جمع مي‌توان به نام‌هاي علي كاوه، عباس عطار، كاوه گلستان، بهمن جلالي، برادران دقتي، محمد كلاري، حسين پرتوي، غلام حسين ملك عراقي و... اشاره كرد. آثار اين گروه عكاسان هم به لحاظ كيفيات بصري و هم از نظر نكته سنجي‌هاي موضوعي داراي شرايط بسيار ارزشمندي است و از جمله نمونه‌هاي ماندگار تاريخ عكاسي ايران به حساب مي‌آيد.
3- عكاسان خارجي كه براي ثبت وقايع انقلاب به ايران آمده بودند. جالب اين‌كه از ميان يكصد‌و‌پنجاه سرنشيني كه امام را در پرواز انقلاب از پاريس به تهران همراهي مي‌كردند بيش از يكصد نفر خبرنگار و عكاس بودند. از ميان عكاسان بسيار مشهور خارجي روزهاي انقلاب مي‌توان به مارك ريبووژيل پرس اشاره كرد. كيفيت زيباشناختي آثار اين عكاسان نيز با توجه به رويكرد ويژه‌ي آن‌ها در مقام ناظران خارجي حوادث انقلاب بسيار چشم‌گير است.
متأسفانه مانع بزرگي كه باعث گسترش نيافتن تحليل زيباشناختي آثار عكاسي دوره‌ي انقلاب مي‌شود، نبود يك آرشيو فراگير و جامع از عكس‌هاي اين دوره است. بنابر دلايل معلوم و نامعلوم جمع‌آوري آرشيو يكايك عكاسان پرُشماري كه در آن سال‌ها مشغول به كار بودند بسيار بعيد مي‌نمايد و از طرفي پس از دو دهه هنوز نهاد ويژه‌اي نيز جهت حفظ و نشر آثار عكاسي انقلاب به وجود نيامده است. بنابراين هم‌چنان بايستي به نمونه‌هاي موجود بسنده كنيم و هر سال در دهه‌ي انقلاب شاهد چاپ آثاري از ميان آرشيو مطبوعات با سابقه‌مان باشيم كه بسيار جديد و پرتأثير مي‌نمايد.
عكاسي انقلاب زاينده و پرورنده‌ي شماري از بزرگ‌ترين عكاسان تاريخ ايران بوده است كه به نام برخي از آن‌ها اشاره شد. عكاسي انقلاب جوايز بزرگي را نيز براي فرهنگ ما به ارمغان آورد كه مدال رابرت كاپا براي عكس مشور گلستان از تسخير سفارت آمريكا توسط دانشجويان خط امام(ره) از آن جمله است. با ارج‌گذاري آثار اين دوره‌ي تاريخي به اميد زماني باشيم كه نهادي با حمايت تخصصي خود خاطرات يك نسل و آرمان‌هاي آن را براي آيندگان مستند سازد.

جایگاه نگاه طبقاتی در عکاسی مستند و عکاسی واقع گرای اجتماعی

    عکاسی مستند و عکاسی واقعگرای اجتماعی، هر دو دارای دغدغه های مشترکی هستند ، از جمله به تصویر کشیدن موضوعات اجتماعی. اما نگرشهای خاص و دربیشتر موارد با نگاه به طبقات پائین اجتماع، در واقع بیشتراز خصوصیات عکاسی مستند می باشد. عکاسی مستند دارای دید طبقاتی بوده است. اما در آثار دو عکاس امریکایی، لاری کلارک و نان گلدین، که هنرمندانی اجتماعی ، با خاستگاه متعلق به خرده فرهنگها هستند، نگاه به لایه های درونی جامعه باعث تاثیرگذاری بیشتر عکسها شده است.
● مقدمه
آنچه که در کار عکاسان مستند مقدم است مضمون و موضوع است و ثبت بدون مداخله و اطلاع رسانی صادقانه و صحیح ، ویژگی اخیر ، مایه نزدیکی بسیار زیاد عکاسی مستند و عکاسی واقع گرای اجتماعی است. زیرا در عکاسی واقع گرا هم ،عکاس کاملا به واقعیت وفادار می ماند. آثار عکاسی مستند دارای نگاه طبقاتی است ، اصولا مضامین عکاسی مستند ، افراد طبقه پایین جامعه هستند اما در واقع گرایی اجتماعی ، اینگونه نیست. نگارنده در این تحقیق با توضیح عکاسی مستند ، عکاسی واقع گرا، طبقات اجتماعی و عکاسی توضیحی ، به بررسی زندگی نامه و آثار دو عکاس امریکایی ، با خاستگاه متعلق به خرده فرهنگ ها ، لاری کلارک متولد (۱۹۴۳) و نان گلدین متولد (۱۹۵۳) .
● عکاسی مستند
" در طی نیمه دوم قرن نوزدهم، مطبوعات نقشی هدایت گرایانه در جنبشی اجتماعی ایفا کردند که واقعیت های تلخ فقر را در معرض توجه همگان قرار می داد. دوربین عکاسی به کمک عکاسی مستند به ابزار مهم اصلاحات اجتماعی تبدیل شد، که داستان زندگی آدمیان را در قالب یک مقاله مصور باز می گفت. نخستین مجموعه عکاسی مستند ، مطالعات جامعه شناسی مصور "جان تامسن" عنوان "زندگی خیابانی در لندن" بود. که در سال ۱۸۷۷ انتشار یافت.
خلق تصاویر مستند، انگیزه های مختلفی را در برداشت، یکی از این انگیزه ها احساس کنجکاوی و مسرت حاصل از کار و عملکرد دوربین عکاسی بود، به خصوص هنگامی که عکاس تبدیل به ناظر می شد. اما عکاسهای بسیاری بودند که شرایط اجتماعی آن دوره را به ثبت می رساندند. از جمله مشخص ترین این ها، عکسهای "جیکوب ریس" (۱۸۴۹ – ۱۹۱۴) و همکاران مختلف او در محلات فقیر نشین نیویورک بود.
در این زمان عکاسان آماتور مستقلی وجود داشتند که عضو هیچ گروهی نبودند اما از دوبین به نحوی آزاد ، و فارغ البال برای ثبت زندگی روزمره استفاده می کردند. در آن زمان این عکاسان توجه عمومی را بر نیانگیختند، اما آنها از جمله مشهورترین عکاسان محسوب می شوند. یکی از مشهورترین آنان "ژاک هانری لارتیژ" : (۱۹۸۶- ۱۸۹۶) است که تصاویر خود را از زمانی که کودکی بیش نبود خلق کرد. این تصاویر بینشی ظریف و حساس از زندگی خرده، بورژاوزی پاریس ارائه می دهد.
علاوه بر این عکاس مستند نگاری چون "لوئیس هاین" امریکایی (۱۹۴۰- ۱۸۷۴) وجود داشتند که در اصل جامعه شناس بود و در سال ۱۹۰۵ حرفه عکاسی را برگزید، تا تیره روزی مهاجران تنگدست اروپایی را پس از ورود به الی آیلند به ثبت برساند. وی در ادامه کار خود به ثبت موضوع استثمار کودکان در کارخانه ها پرداخت. عکاس کهنه کار فرانسوی ، "اوژن آتژه" (۱۹۲۷ -۱۸۵۷) گرفتن عکسهای مستند خود از پاریس و حومه آن را که از سالهای دهه ۱۸۹۰ آغاز کرده بود ادامه داد. آتژه خواننده پیگیر آثار رمان نویسان بزرگ "واقع گرا" ی سده نوزدهم فرانسه بود که شهر پاریس و ساکنان آن را عمدتاً موضوع اصلی آثار خود قرار دادند.
در آلمان ، "آگوست ساندر" (۱۹۶۴ – ۱۸۷۶) ، کوشش جاه طلبانه ای را دنبال کرد و کوشید انسان در آلمان سده بیستم را مستند سازی کند.
طرح او در نهایت از سوی نازی ها به تعلیق درآمد زیرا آنها دریافتند که تنوع انسانی مورد نظر او با آموزه ها و تعلیمات آنها درباره طبقه و نژاد در تقابل است. تصاویر باز مانده از ساندر، حقیقت ساده و بی تکلفی را در خود نهفته دارد.
با تحول و پیشرفت فنون عکاسی، عکاسی مستند نیز حالت منفعل خود را از دست داد و وجه آموزشی آگاهانه ای به خود پذیرفت.
دو رخدادی که موضوعات گزارشی بسیاری برای عکاسان پدید آوردند رکود اقتصادی در امریکا و جنگ داخلی اسپانیا در اروپا بود. مستند سازی رکود اقتصادی امریکا و پیامدهای آن در جامعه روستایی این کشور به همت بخش "تاریخ امنیت کشاورزی امریکا" ، تحت حمایت دولت ایالات متحده قرار گرفت. شاید مشهورترین تصویر حاصل از این اقدام، مادر مهاجر" نیپومر، کالیفرنیا " اثر "دوروتا لانژ" (۱۹۶۵ – ۱۸۹۵) باشد. این عکس همچون بسیاری از عکس های گرفته شده برای FSA (اداره امنیت کشاورزی امریکا) پیش اندیشیده نبود. با این حال عکاس توانست، این عکس را عامل انتقال پیام جهانی خود قرار دهد. او را نخستین عکاس مستند ساز زمانه در امریکا می نامند.
جنبه کاملاً متفاوت دیگری ازگرایش رایج مستند را در عکسهای صریح و واقع بینانه هانری کاریته برسون (متولد ۱۹۰۸) می توان مشاهده کرد. "کاریته - برسون استاد مسلم آن چیزی است که خود عنوان " لحظه سرنوشت ساز" بدان داده است. معنی این لحظه در نظر او تشخیص آنی و سازماندهی بصری هر حادثه در اعماق لحظه ی عمل و هیجان، برای روشن ساختن ژرفترین معنا و نه صرفاً مثبت و نوع آن است."
کاریته – برسون ، مردی سفر پیشه بود، اما برخی از دیدنی ترین تصاویر سالهای دهه ۱۹۳۰ او مطالعاتی در باب زندگی طبقه کارگر و خرده بورژوازی فرانسوی اند.
جنگ جهانی دوم، بستر مساعدی برای عکاسان مستند بود تا هر جنبه ای از آن را به وسیله دوربین در صحنه های واقعی نبرد به ثبت رسانند.
"لی میلر " (۱۹۷۷-۱۹۰۷) ، عکاس امریکایی در اوائل دهه ۹۰، عکسهایی دیدنی از بمباران لندن گرفت. او در ۱۹۴۴، پیش از اشغال "نورماندی " توانست خود را بعنوان گزارشگر جنگ امریکایی به تثبیت رساند و ارتش امریکا را از فرانسه تا آلمان همراهی کند. تصاویر او باعث شد که عامه مردم بریتانیا و امریکا از واقعیت اساسی، آدم سوزی مطلع شوند.
در سوی دیگر اقیانوس اطلس، عکاس خبری ، "ویجی آرتورفلیگ ۱۹۶۸- ۱۸۹۹ " مستند سازی مشابه دیگری درباره سویه تاریک یک کلان شهر مدرن به عمل آورد. کتاب او ، شهر برهنه، در سال ۱۹۴۵ انتشار یافت. او در اتومبیلش بی سیم داشت که به او امکان می داد تا به سرعت، خود را به صحنه وقوع یک تصادف یا جنایت برساند. تصاویر خشن و دلخراش او اغلب در شب گرفته و با نور تند فلاش نور پردازی شده اند. این آثار که دارای دید عینی و بی پرده از زندگی هستند، وسیله ای برای نقد بی رحمانه جامعه امریکایی اند.
از دیگر عکاسان مستند، می توان به رابرت فرانک (متولد ۱۹۲۴) متولد سوئیس اشاره کرد . کتاب او "امریکایی ها" در ابتدا ناشر امریکایی نیافت و در فرانسه (۱۹۸۵) چاپ شد . عکس های فرانک که به صورت مضمونی به نمایش درآمده بودند، مضامین یا مجموعه مضامین و موضوعاتی را بیان مید اشتند. پرچم امریکا، اتومبیل، موسیقی مردم پسند این مضامین بعدها بعنوان بخشی از بافت زندگی طبقه کارگر شناخته شدند وقایع پرآشوب سالهای ۱۹۶۰، به نظر می رسید که فرصت های جدیدی را برای عکاسان پدید می آورد که از جمله آن ها ظهور "فرهنگ جوانان" بود که در این دهه به تشخیص رسید.
● عکاسی واقع گرای اجتماعی
" عکاسی واقع گرا " به واقعیت موجود چهره آرمانی و غیر ملموس نمی بخشد و سعی بر تغییر و حذف اجزای آن ندارد؛ تنها تلاش می کند تا واقعیت موجود را به شیوه بکر، کامل و دست نخورده در عکس خود ثبت نماید. سبک رئالیسم یعنی سبک گفتن و نوشتن متکی بر نمودهای واقعی و اجتماعی تصویر یا نمایش طبیعت (طبیعت بدون انسان و با انسان) و معمولا انسانی با اندازه طبیعی، بدون هیچ گونه نشانی از بارقه رنج یا حساسیت بارز که حقایقی از روابط گوناگون و پویایی انسان ها با یکدیگر و با محیطشان را بیان می کند.
"پل استرند" عکاس امریکایی (۱۸۹۰ – ۱۹۷۶) و "ادوارد وستون " یکی از نام آورترین عکاسان قرن بیستم (۱۸۸۶-۱۹۵۸) دو چهره شاخص تاریخ عکاسی هستند که جانبدار واقع گرایی در عکس بودند . استرند عقیده داشت که عکاس باید برای آنچه پیشرو دارد، احترامی واقعی قایل شود. هنری ر. لوس، بنیانگذار مجله لایف اهمیت واقعگرایی را چنین توصیف می کند:
"دیدن زندگی یعنی دیدن دنیا، شاهد عینی رویدادهای عظیم بودن ، نظاره کردن چهره مستمندان و کردار گردنکشان، مشاهده چیزهای عجیب – ماشینها، ارتشها، انبوه جمعیت دیدن سایه ها در جنگل و بر رخساره ماه؛ دیدن آثار بشر – نقاشیهایش، برجهایش و کفشهایش ، دیدن چیزهایی که هزاران فرسخ با ما فاصله دارند، چیزهایی پنهان در پس دیوارها و داخل اتاقها، چیزهایی که بروزشان مخاطره انگیز است، زنانی که مردان به آنها عشق می ورزند و بسیاری کودکان ؛ دیدن و آموختن."
مصداقهای عکاس های واقع گرا را می توان در عکسهای مستند و عکسهای خبری دید. عکاسهای خبری به نوعی سند شباهت دارند که می خواهند ثابت کنند. "این اتفاق افتاده است". یا "این نما اینگونه بوده است". دیگر خصوصیات عکس خبری، روایی بودن آن است که موضوع آن می تواند خبر یا گزارش باشد. مهمترین ویژگی عکاس خبری،
لحظه ی بودن آن است؛ عکسهای خبری معمولا از قبل پیش بینی نشده اند. "نخستین فتوژور نالیست" "میتو برادی " عکاس امریکایی (۱۸۲۳- ۱۸۹۶) بود که از صحنه های جنگ داخلی امریکا عکس می گرفت.
● طبقات اجتماعی
"طبقه" اگر چه یکی از مهمترین مفاهیمی است که در جامعه شناسی، فراوان بکار برده می شود، توافق آشکاری در مورد چگونگی تعریف دقیق آن وجود ندارد. اما بیشتر جامعه شناسان این اصطلاح را برای اشاره به تفاوتهای اجتماعی – اقتصادی در میان گروهها بکار می برند، که باعث ایجاد اختلاف در پیشرفت مادی و قدرت آنها می گردد. " جامعه شناسان تقسیمان اصلی طبقات را اینگونه بیان می کنند : طبقه بالا – طبقه متوسط و طبقه کارگر.
"بعضی از مولفان استدلال کرده اند، که طبقه در جوامع غربی امروزی ، نسبتا بی اهمیت شده است. عموما پذیرفته شده است که یک قرن و نیم پیش در دوران اولیه توسعه سرمایه داری صنعتی، اختلافات طبقاتی عمده ای وجود داشت، ادعا می شود، که از آن زمان تا کنون، نابرابریهای مادی در کشورهای صنعتی تا حد زیادی کاهش یافته است. مالیاتهایی که علیه ثروتمندان وضع گردیده، همراه با مزایای رفاهی برای کسانی که به آسانی نمی توانند از عهده تامین معیشت خود برآیند. بالا و پائین سلسله مراتب را هموار کرده اند. بعلاوه با گسترش آموزش و پرورش عمومی، افرادی که در استعداد لازم برخودارند، می توانند به سطوح بالای نظام اجتماعی و اقتصادی راه یابند". تأثیر طبقه، ممکن است کمتر از آن باشد که مارکس تصور می کرد، اما کمتر حوزه ای از زندگی اجتماعی است که اختلافات طبقاتی در آن تاثیر نداشته باشد حتی اختلافات فیزیکی با عضویت طبقاتی همبسته اند، مثلا انواع مهم اختلال روانی و بیماری های جسمی از جمله بیماری های قلبی و سرطان و دیابت و .... همگی در سطوح پائین تر ساخت طبقات معمول ترند تا سطوح بالای اجتماع.

عکاسی کنار ساحل

  یکی از جالب ترین سوژه های عکاسی از دریا، ساحل و مناظر مربوط به آن است.  
یکی از جالب ترین سوژه های عکاسی از دریا، ساحل و مناظر مربوط به آن است. بسیاری از افراد برای مسافرت و دور شدن از زندگی و هیاهوی شهرنشینی چند روزی را به شهرهای ساحلی مسافرت می کنند و طبیعت زیبا و خارق العاده دریا را در عکس های خود به تصویر می کشند. از این رو در این شماره نکاتی جهت بهتر و باکیفیت تر شدن عکس های کنار دریا یا ساحل ارایه می شود.
● در نظر گرفتن نقاط کانونی
بسیاری از افراد معتقدند عکاسی در کنار ساحل یک امر تکراری است. یک نوع عکاسی که لوکیشن آن همیشه ثابت و بدون تغییر است. برخلاف نظر این دسته از افراد باید خاطر نشان کرد که ساحل می تواند بستر بسیاری از سوژه های ناب و جدید باشد به شرط اینکه ما از آن ژست ها، سوژه ها و لوکیشن های تکراری و کلیشه ای فاصله بگیریم و کمی نوآوری و خلاقیت در کارهایمان به وجود آوریم. برای مثال، بسیاری از افراد رو به دریا می ایستند و دکمه شاتر را فشار می دهند، در حالی که برای ایجاد تنوع می توان زاویه دید را تغییر داد و به داخل دریا رفت (کنار دریا) و از آنجا به اطراف نگاه کرد و دنبال یک موقعیت خوب گشت. یکی از مشکلاتی که در گرفتن عکس های کنار ساحل وجود دارد نبود نقطه کانونی ویژه و خاص است. بنابراین به این نکته توجه داشته باشید که در هنگام عکس گرفتن سوژه ای را در نظر بگیرید که بتوانید خود سوژه یا قسمتی از آن را برجسته کنید. برای مثال، یک تکه سنگ، چند ردپا، برخورد موج ها، کمپ گروه نجات غریق ها، مرغان دریایی یا هرچیز دیگری که کنار ساحل یافت شود می تواند سوژه مناسبی برای عکاسی به شمار رود. حتی می توان از اجسام کوچک کنار ساحل که بازگوکننده داستان ها و روایت های بسیاری از رفتن به دریا هستند استفاده کرد. برای مثال می توان به کفش هایی که کنار ساحل رها شده اند، قلعه های شنی که بچه های کوچک آن ها را با ساده ترین وسایل ساخته اند، عینک آفتابی، کرم ضدآفتاب و مواردی از این دست اشاره کرد. در نظر گرفتن هر یک از این مسائل در عکس های گرفته شده در کنار ساحل می تواند جلوه زیبایی به آلبوم عکس شما بدهد.
● اهمیت زمان
برای عکس گرفتن در کنار ساحل دو زمان شروع و پایان روز می تواند جزو زمان های مناسب به شمار برود. برای افرادی که بتازگی به عکاسی روی آورده اند می توان توصیه کرد که در زمان هایی که ساحل خلوت است نیز به عکاسی بپردازند، اما به شرطی که میزان شدت نور آفتاب را در نظر داشته باشند. نور آفتاب در کنار ساحل می تواند صحنه های زیبایی را به وجود آورد به ویژه در بعد از ظهر که از شدت نور کم می شود و گرمای خاصی به اطراف می بخشد.
● دیدن خط افق
یکی از مشکلات رایج در عکاسی از ساحل وجود خط افق سراشیب است. ساحل مکانی است که فضای بسیار گسترد ه ای دارد و خط افق آن به طور معمول طولانی و پیوسته است. از این رو در نظر گرفتن یک خط افق صاف برای کادربندی کمی مشکل است. با رعایت قانون یک سوم می توان این مشکل را حل کرد.
<!--[if !supportLists]-->· <!--[endif]-->قانون یک سوم (به طور خلاصه)
<!--[if !supportLists]-->· <!--[endif]-->در نظر گرفتن کادر به صورت یک مربع
<!--[if !supportLists]-->· <!--[endif]-->تقسیم طول و عرض آن به سه قسمت مساوی
<!--[if !supportLists]-->· <!--[endif]-->مشخص کردن ۴ نقطه اصلی تصویر و ۴ خط برای سایر عناصر موجود در لوکیشن
<!--[if !supportLists]-->· <!--[endif]-->تلاقی نقاط برجسته و مورد علاقه روی ۴ نقطه اصلی و خطوط
<!--[if !supportLists]-->· <!--[endif]-->قرار دادن خط افق روی یکی از خطوط افقی
● رفتن به ساحل در مواقع خاص
زمانی که شرایط جوی نامتعادل است و بقیه از رفتن به ساحل اجتناب می کنند شما می توانید دوربین خود را برداشته و به کنار ساحل بردارید. دریای طوفانی، ابرهای سیاه و باران زا، بادهای شدید و حرکت برگ های درختان کنار دریا همگی می توانند سوژه های مناسبی باشند که در چنین شرایط آب و هوایی به وجود آمده اند.
● برکتینگ نوردهی
یکی از مسائلی که عکاسی کنار ساحل (به ویژه در یک روز تابستانی) را سخت می کند روشنایی زیاد نور آفتاب است که باعث بی کیفیت شدن عکس می شود. در این زمان اگر از مود اتوماتیک دوربین استفاده کنید، به طور حتم دوربین شرایطی را به وجود می آورد که شدت نور کم شود. اگر دوربین شما دارای مود دستی باشد به راحتی می توانید دوربین خود را در کنار ساحل با شرایط نوردهی متفاوت تنظیم کنید و کیفیت عکس های خود را بالا ببرید. در مواقعی که از میزان نوردهی اطمینان ندارید می توانید از ویژگی برکتینگ نوردهی در دوربین خود استفاده کنید. این ویژگی کمک می کند تا چندین عکس با شرایط نوری مختلف گرفته و سپس بهترین عکس انتخاب شود.
● نورسنجی نقطه ای
اگر دوربین شما دارای ویژگی نورسنجی نقطه ای (Spot Metering) باشد به راحتی می توان بسیاری از مشکلات نوردهی را حل کرد. این ویژگی در اصل به عنوان یک راهنمای نوردهی برای دوربین به شمار می رود به این معنی که با تنظیم دوربین روی این ویژگی، می توان تشخیص داد که کدام نقطه به نور بیشتری نیاز دارد و کدام منطقه به خوبی نور دیده است. مواقعی که نور محیط شدید است و تمایل دارید که نور به نقاط سایه دار نیز تابیده شود می توانید از این ویژگی استفاده کنید. نورسنجی نقطه ای مانع بسته یا کوچک شدن چشم افراد ایستاده در آفتاب در عکس می شود.
● استفاده از فلش پر
اگر قصد دارید که از افراد کنار ساحل عکس پرتره بگیرید و به دلیل آفتاب شدید این احتمال وجود دارد که نقاطی از چهره آن ها به صورت تیره و سایه دار ظاهر شود پیشنهاد می شود که از فلش پر (fill flash) استفاده کنید. به طور کلی استفاده از فلش دوربین برای مواقعی که نور محیط مناسب نباشد یا اینکه کم باشد توصیه می شود، اما در برخی موارد حتی اگر نور محیط مناسب هم باشد بهتر است که از فلش پر استفاده شود. مهم ترین کاربرد فلش پر در روزهای آفتابی است. عکاسی بدون فلش پر در مقابل نور آفتاب باعث تیره شدن سوژه می شود (البته اگر هدف شما خلق یک اثر سیلوئت (ضد نور) است توصیه می شود که از فلش پر استفاده نکنید). اگر دوربین این امکان را به شما می دهد تا روی فلش پر کنترل داشته باشید و آن را به میزان دلخواه تغییر دهید، باید به این نکته توجه داشته باشید که نباید سوژه خیلی در معرض نور قرار گیرد و حالت طبیعی خود را داشته باشد. تنظیم صحیح میزان فلش پر از مواردی است که با تجربه حاصل می شود.
● استفاده از فیلترهای UV
فیلترهای UV برای آن دسته از افرادی که با دوربین های حرفه ای (DSLR) عکاسی می کنند توصیه می شود. شاید تاثیر تصویری فیلترهای UV خیلی ملموس نباشد، اما این فیلترها به عنوان یک محافظ برای لنز دوربین عمل می کنند و باعث فیلتر شدن نور اضافه محیط می شوند.
● استفاده از فیلترهای پولاریزه
یکی از تجهیزات مفید و کاربردی که برای دوربین های حرفه ای و دیجیتال پیشنهاد می شود، فیلتر پلاریزه کننده است. بدون اینکه وارد بحث فنی شویم می توان گفت که فیلتر پلاریزه کننده برخی از نورها را فیلتر می کند به این معنا که عمل انعکاس برخی نورها کاهش می یابد و کنتراست بین رنگ ها بالا می رود. بهترین موقعیتی که از فیلتر پلاریزه کننده می توان استفاده کرد عکاسی از آسمان و دریا است که باعث آبی و تیره تر شدن رنگ آن ها می شود. برای درک بهتر عملکرد فیلتر پلاریزه می توانید از عینک های پلاریزه کننده استفاده کنید تا متوجه تفاوت تصاویر را احساس کنید.
● عکس سیاه و سفید
شاید یکی دیگر از نوآوری هایی که بتوان برای عکاسی در کنار ساحل ارایه کرد عکس سیاه و سفید باشد. عکاسی به صورت سیاه و سفید در کنار ساحل حس و روح خاصی به عکس های شما می بخشد.

چگونه از آبشار عکس بگیریم؟

  آبشار در طبیعت به عنوان منبع آرامش و زیبایی برای عموم مردم شناخته شده است.  
آبشار در طبیعت به عنوان منبع آرامش و زیبایی برای عموم مردم شناخته شده است. آبشار برای بسیاری از عکاسان شگفت انگیز و گاهی اوقات نیز مشکل آفرین است. کم نور بودن محیط و متحرک بودن سوژه از جمله مشکلات عکاسی از آبشار به شمار می رود. نکته های زیادی برای عکاسی از آبشار ارایه شده که در این شماره به ارایه چند نکته ساده در این خصوص می پردازیم.
● کار با سوژ ه های متحرک به طور کلی
هر زمان که با یک سوژه متحرک مواجه می شوید به دو نکته توجه داشته باشید. اول اینکه، با بالا بردن سرعت شاتر، حرکت سوژه را می توان فریز کرد. دوم اینکه، با کند تر کردن سرعت شاتر که منجر به طولانی تر شدن مدت زمان آن می شود، می توان سوژه متحرک (در اینجا آبشار) را بلور (محو) کرد. بیشتر عکاسان از مورد دوم استفاده می کنند و اجازه می دهند که آب به صورت بلور یا محو شده در عکس ظاهر شود. برای بلور کردن عکس به دوربین دیجیتال و سه پایه نیاز است. استفاده از یک فیلتر پلاریزه کننده نیز کیفیت عکس را بهتر خواهد کرد.
● عکاسی از آبشار
▪ به دست گرفتن کنترل دوربین
پیش از عکس گرفتن، دوربین را در وضعیت اتوماتیک قرار دهید و پس از اطمینان حاصل کردن از خاموش بودن فلاش و تنظیمات اولیه، دکمه شاتر را فشار دهید. در هنگام عکس گرفتن به میزان نوردهی (Exposure) نیز توجه داشته باشید. دوربین به طور اتوماتیک، حالتی از نوردهی را انتخاب می کند که آب تا حدودی فریز شده نمایش داده شود.
▪ مود اولویت شاتر
با تنظیم دوربین روی مود اولویت شاتر، سرعت شاتر از ۱ به ۲ ثانیه می رسد و این باعث بلور شدن آبشار خواهد شد.
▪ استفاده از سه پایه
استفاده از سه پایه برای عکاسی های شاتر با سرعت پایین کمک بسیار بزرگی است. از این رو برای عکاسی از آبشار نیز با چنین سرعت پایینی، استفاده از سه پایه توصیه می شود. از محکم بودن دوربین روی سه پایه اطمینان کامل داشته باشید تا در هنگامی که دکمه شاتر باز است و هنوز بسته نشده لرزشی به دوربین وارد نیاید.
به نظر می رسد عکاسی از آبشار خیلی هم کار سخت و دشواری نباشد، فقط کافی است سه پایه به دوربین متصل شود، مود اولویت شاتر انتخاب و پس از رساندن سرعت شاتر از ۱ به ۲ ثانیه، در نهایت نیز دکمه شاتر فشرده شود. اما تمام داستان به این سادگی نیست و گاهی اوقات مشکلاتی پیش خواهد آمد.
مشکلی که با افزایش سرعت شاتر به وجود می آید، تابیده شدن حجم زیادی از نور به دوربین است حتی اگر هوا به طور کامل تاریک و گرفته باشد. در نتیجه شدت نور زیاد باعث بیش از حد نور دیدن عکس می شود. این حالت حتی با انتخاب مود اولویت شاتر که کمترین میزان نوردهی را شامل می شود نیز از بین نخواهد رفت.
● نکته هایی برای میزان کردن شرایط نوردهی
برای تنظیم میزان شدت نوردهی یا کاهش آن چندین راهکار وجود دارد که در اینجا به ارایه آن ها می پردازیم.
▪ زمان مناسب
بهترین زمان روز را برای عکاسی از آبشار انتخاب کنید. همان طور که بارها گفته شده نزدیک طلوع و غروب آفتاب بهترین زمان برای گرفتن عکس است. نور محیط در این دو زمان از گرمای مطلوب و ملایمی برخوردار است، به طوری که به این دو زمان، زمان های طلایی در عکاسی گفته می شود. همچنین روزهای ابری نیز در مقایسه با روز های آفتابی از شرایط بهتری برخوردارند.
▪ استفاده از فیلتر
استفاده از فیلتری که باعث کاهش نور تابیده شده به دوربین شود نیز از جمله مواردی است که رعایت کردن آن باعث بهتر شدن کیفیت عکس از نظر نوردهی خواهد شد. یک نمونه دیگر از فیلترهایی که می توان برای کاهش نور استفاده کرد فیلتر چگالی خنثی(Neutral density) یا فیلتر خاکستری است که مانند یک عینک آفتابی عمل می کند و باعث تابش نور کمتر به دوربین می شود.
▪ مود اولویت دیافراگم
اگر با به کار بستن نکات گفته شده بالا مانند استفاده از فیلتر پلاریزه کننده یا تنظیم میزان نوردهی باز هم در تاریک ترین ساعت روز با مشکل مواجه شدید و نور زیادی به عکس هایتان تابیده شد بهتر است از راهکار دیگری استفاده کنید. با تنظیم دوربین روی مود اولویت دیافراگم و انتخاب کمترین میزان ممکن دیافراگم می توان شدت نور را کمتر کرد. در بیشتر دوربین ها، دیافراگم مناسب f/۲۲ یا f/۳۶ پیشنهاد می شود. با انتخاب هر یک از این دو مقدار از دیافراگم، دوربین به طور اتوماتیک طولانی ترین (کندترین) سرعت شاتر را انتخاب می کند. سرعتی که دوربین انتخاب می کند ۲ ثانیه نخواهد بود، اما طولانی تر از مقداری است که در سری قبل انتخاب شده و باعث نور دیدن بیش از حد عکس هایتان شده بود. بنابراین میزان بلور شدن آب نیز بیشتر از سری قبل خواهد شد. یکی دیگر از مزیت های انتخاب دیافراگم کوچک تر داشتن عمق میدان بزرگتر است که این امر باعث می شود تا دامنه دید افزایش یابد و بخش بیشتری از آبشار در عکس منعکس شود.
▪ ایزو پایین
انتخاب ایزو پایین به این معناست که سنسور دوربین شما حساسیت کمتری به نور نشان خواهد داد و اجازه می دهد که شاتر مدت بیشتری باز بماند. همچنین این به معنای وجود نویز کمتر در عکس و با کیفیت شدن آن نیز است.
● نکته هایی بیشتر برای عکاسی از آبشار
اگرچه تنظیم درست میزان نوردهی از جمله نکته های اصلی و مهم عکاسی از آبشار به شمار می آید، اما با این حال نکته های دیگری نیز در این خصوص وجود دارند که باعث بهتر شدن کیفیت عکس می شوند.
▪ گرفتن چند عکس همزمان
یکی از نکته های جانبی برای عکاسی از آبشار برکتینگ کردن (bracketing) است یعنی همزمان چندین عکس با سرعت شاتر و میزان نوردهی مختلف گرفته شود. این کار کمک می کند تا بهتر بتوانید تصمیم بگیرید که کدام عکس نتیجه بهتری داشته و زیباتر شده است. حتی می توانید بدون اینکه دوربین را در حالت برکتینگ تنظیم کنید، خود از یک منظره با حالت ها و مودهای مختلف عکس بگیرید تا به درک بهتری از شرایط و عوامل تاثیرگذار روی عکس برسید.
▪ کادربندی
در عکاسی از آبشار از زاویه ها و جهت های مختلف می توان عکس گرفت. اگر از لنز واید انگل (زاویه باز) استفاده کنید بخش زیادی از آبشار را می توانید به صورت عمودی در تصویر منعکس کنید. بعضی از آبشارها گسترده و حجیم هستند برخی دیگر بسیار کوچک و باریک، اینکه از چه آبشاری و چگونه عکس گرفته شود تا حدودی سلیقه ای است و به هدف عکاس یا جذابیت لوکیشن بستگی دارد. باید به این نکته نیز توجه داشت که ممکن است بخش های مختلف یک آبشار دارای سرعت جریان یکنواخت نباشد بنابراین در هنگام عکاسی، سرعت شاتر دوربین را با توجه به شدت سرعت آب تنظیم کنید.
▪ تمیز بودن لوکیشن
پیش از عکس گرفتن از آبشار به اطراف خوب توجه کنید و اگر زباله هایی در آنجا وجود دارد زاویه دوربین را طوری تنظیم کنید که اثری از زباله ها در عکس نباشد.
▪ جلوگیری از بلور کردن آب
استفاده از شاتر با سرعت بالا برای آبشارهای عظیم که حالت طغیانی دارند بسیار مناسب است. همچنین شاتر با سرعت بالا یعنی استفاده از دیافراگم بزرگتر که این امر به معنای عمق میدان باریک تر است. عمق میدان باریک یا کوچک نیز جلوه زیبا و جدیدی را به عکس خواهد دارد.

چگونه عکس بهتری بگیریم؟

 
 شاید تاکنون به عکس های ضد نور یا سیلوئت برخورد کرده باشید. همان طور که از نام آن ها مشخص است این نوع عکس ها ضد نور هستند و سوژه در آن ها به شدت تیره است به طوری که بسیاری از جزئیات آن قابل مشاهده نیست و تنها نمایی کلی از آن در عکس نمایان می شود. در این نوع عکاسی می توان از سوژه های مختلفی همچون انسان، درخت، حیوان یا برخی اشیا استفاده کرد. در این شماره به نکاتی در خصوص عکاسی سیلوئت یا ضد نور اشاره می شود.
● ضد نور
عکاسی ضد نور یکی از روش های انتقال اندوه، احساس و حالت های عاطفی به بیننده است. ممکن است بیننده با دیدن این نوع عکس ها به درک درست و واضحی از سوژه نرسد، اما بخش تیره و سیاه تصویر باعث شکل گیری قدرت تخیل بیننده می شود.
مهم ترین نکته در عکاسی ضد نور قرار دادن سوژه در مقابل یک منبع نور عظیم و تنظیم میزان نوردهی دوربین بر اساس روشن ترین بخش تصویر (پس زمینه) است. توجه داشته باشید که میزان نوردهی (exposure) دوربین باید بر اساس روشن ترین بخش پس زمینه و نه سوژه تنظیم شده باشد. با رعایت این اصل اولیه، سوژه موردنظر به دلیل نبود نور کافی حتی اگر به طور کامل سیاه نشود بسیار تیره یا به اصطلاح آندر اکسپوزد (under exposed) –حداقل نوردهی- خواهد شد.
● انتخاب سوژه
اگرچه از سوژه های بسیاری برای عکاسی ضد نور می توان استفاده کرد، اما برخی سوژه ها از شرایط بهتری برخوردارند. از آنجا که در عکاسی ضد نور مواردی مانند رنگ، بافت یا حالت سوژه تاثیری در زیبایی عکس ندارد بنابراین بهتر است توجه خود را روی ویژگی های دیگری متمرکز کنید. برای مثال، ویژگی هایی مانند بزرگی، اندازه، درشت و قوی بودن و به طور کلی اندازه های ابعادی سوژه تاثیر زیادی در بهتر شدن عکس خواهند داشت.
● خاموش کردن فلاش
عکاسی ضد نور نیازی به استفاده از فلاش دوربین ندارد، بنابراین باید از خاموش بودن آن اطمینان داشته باشید. در صورتی که دوربین روی مود اتوماتیک تنظیم شده باشد این امکان وجود دارد که فلاش آن به صورت اتوماتیک فعال (با توجه به شرایط نور محیط) و مانع به وجود آمدن عکس ضد نور شود. سوژه در عکاسی ضد نور به حداقل نور ممکن نیاز دارد.
● تنظیم نور
تنظیم نور و به طورکلی نورپردازی در عکاسی ضد نور با سایر زمینه های عکاسی تفاوت زیادی دارد و نکات گفته شده در خصوص رعایت برخی موارد نورپردازی در این نوع عکاسی به هیچ عنوان صدق نمی کند. برخلاف اینکه در بسیاری از زمینه های مختلف عکاسی، روشن بودن جلو زمینه توصیه شده است، در عکاسی ضد نور روشن بودن پس زمینه بسیار تاکید می شود. این مسئله به گونه ای است که هرچه منبع نوری پس زمینه قوی تر و بزرگ تر باشد شدت تیرگی و سیاه شدن سوژه بیشتر خواهد بود. بهترین منبع نوری برای عکاسی ضد نور، خورشید است بنابراین برای خلق یک اثر ضد نور می توانید از سوژه بخواهید که در مقابل طلوع یا غروب آفتاب بایستد.
● انتخاب پس زمینه
خورشید در حال طلوع یا غروب نه تنها به وجود آورنده بهترین منبع نوری برای عکاسی از ضد نور به شمار می رود بلکه از آن به عنوان یک پس زمینه (back ground) خوب نیز می توان استفاده کرد. توجه داشته باشید که در این حالت هر چه آسمان صاف و بدون ابر باشد نتیجه نهایی عکس بهتر خواهد شد. می توان بخشی از خورشید را در تصویر منعکس یا اینکه آن را با انتخاب یک سوژه بزرگ، به طورکلی پنهان کرد.
● مشخص بودن سوژه
به دلیل تیرگی کامل سوژه در عکاسی ضد نور، گاهی اوقات تشخیص درست سوژه مشکل ساز می شود. از این رو هنگامی که قرار است به جای یک سوژه همزمان از چند سوژه عکس گرفته شود سعی کنید سوژه ها به گونه ای تفکیک شده باشند تا ابهامی در هنگام مشاهده آن ها به وجود نیاید. برای مثال، اگر قرار است از یک شخص و یک درخت عکس گرفته شود، بهتر است بین دو سوژه اندکی فاصله وجود داشته باشد تا تصویر مشخص و واضح باشد. ایستادن شخص در مقابل درخت یا تکیه کردن به آن باعث مبهم و نامشخص شدن سوژه در تصویر خواهد شد. در صورتی که تمایل داشته باشید از چهره اشخاص عکس ضد نور تهیه کنید بهتر است از آن ها بخواهید به صورت نیمرخ بایستند زیرا این کار باعث می شود تا اجزای بیشتری از صورتشان مثل بینی، دهان و چشم ها در تصویر ( البته به صورت خطوط) منعکس شود.
● مود اتوماتیک
در بیشتر دوربین های دیجیتال امروزی ویژگی "اندازه گیری فاصله به صورت اتوماتیک" دیده می شود. این ویژگی مشخص می کند تا چه حد باید به سوژه نزدیک شد تا همه چیز به خوبی در معرض نور قرار بگیرد و روشن شود. زمانی که نور محیط مناسب نباشد، دوربین با کمک ویژگی گفته شده و برای جلوگیری از آندراکسپوز شدن سوژه، فلاش دوربین را به طور اتوماتیک روشن و کمبود نور محیط را جبران می کند. در صورتی که نور محیط با فلاش دوربین روشن شده باشد، عکس ضد نور به وجود نخواهد آمد. در بیشتر دوربین ها نیز همزمان با عمل فوکوس و نگه داشتن دکمه شاتر به حالت نیمه فشرده عمل محاسبه میزان نوردهی به طور اتوماتیک اجرا می شود، بنابراین به منظور جلوگیری از مشکل ذکر شده (جلوگیری از عکس ضد نور) می توان به این صورت عمل کرد: دوربین را به سمت روشن ترین نقطه پس زمینه تنظیم کنید و دکمه شاتر را به حالت نیمه فشرده نگه دارید و اجازه ندهید که دکمه رها شود. سپس دوربین را به سمت سوژه مورد نظر تنظیم و دکمه شاتر را رها کنید. به این ترتیب شما به دوربین هوشمند خود کلک می زنید و به راحتی می توانید عکس ضد نور بگیرید!
برخی از دوربین های دیجیتال نیز به مودهای اندازه گیری "نقطه ای" (Spot) یا "متمرکز شده" ((Centered مجهزند. با کمک این مودها و ترفند گفته شده می توانید عکس های ضد نور زیبایی بگیرید.
● مود دستی
مزیت دوربین های دیجیتالی این است که می توانید بدون پرداخت هزینه برای چاپ عکس ها نتیجه نهایی را سریع مشاهده کنید و در صورت مطلوب نبودن یک عکس دیگر بگیرید. بنابراین اگر ترفند و راهکار گفته شده در خصوص مود اتوماتیک و دکمه شاتر نیمه فشرده به خوبی عمل نکرد و باعث رضایت خاطر شما نشد می توانید از مود دستی دوربین استفاده کنید. برای اینکه یک راهنمای خوب در خصوص استفاده از مود دستی در عکاسی ضد نور داشته باشید، توصیه می شود که به سرعت شاتر و اندازه دیافراگم پیشنهاد شده در مود اتوماتیک دوربین توجه و از آنجا شروع کنید. برای مثال، اگر دوربین در حالت اتوماتیک شرایط را به گونه ای تنظیم کند که نور زیادی تابیده و محیط روشن شود، بنابراین باید سعی کنید تا آنجا که امکان دارد به صورت دستی دوربین را طوری تنظیم کنید که نور کمتری به محیط تابیده شود. استفاده از تکنیک برکتینگ (bracketing) - که در مقاله های گذشته توضیح داده شد- نیز راهکار خوبی است.
● فوکوس کردن
با انتخاب بیشترین حالت عمق میدان که حاصل انتخاب دیافراگم کوچک تر (عدد بزرگ تر) است می توانید ابعاد وسیعی از سوژه یا لوکیشن خود را در تصویر منعکس کنید.
● آخرین نکته
اگرچه شدت تیره تر بودن سوژه، زیبایی بیشتری به عکس می بخشد، اما در صورتی که بتوانید هنرمندانه و خلاقانه برخی ناحیه های سوژه را روشن باقی بگذارید زیبایی عکس را دو چندان کرده اید. گاهی اوقات روشن بودن بخشی از سوژه باعث سه بعدی شدن آن می شود. اینکه چه سوژه ای و تا چه حد تیره یا روشن شود بستگی به دید خلاقانه شما دارد.

چگونه ، بهتر عکاسی کنیم؟

  آیا تا به حال دوربینی را خریداری کرده اید که نتوانسته باشید از آن درست و حسابی کار بکشید و فکر کرده باشید که دوربین دارای عیب و ایراد است و باید آن را عوض کنید ؟ مثلا در نور زیاد تصویر محو ( نور خورده ) و در تاریکی تصویر تیره شود ؟ و یا حین حرکت عکس گرفته اید و تصویرتان هاله دار شده باشد ؟ و مشکلات دیگری که شاید از ضعف دوربین نبوده و فقط شما باید کمی حوصله به خرج داده و با چگونگی استفاده بهینه از آن آشنا می شده اید.

آیا تا به حال دوربینی را خریداری کرده اید که نتوانسته باشید از آن درست و حسابی کار بکشید و فکر کرده باشید که دوربین دارای عیب و ایراد است و باید آن را عوض کنید ؟ مثلا در نور زیاد تصویر محو ( نور خورده ) و در تاریکی تصویر تیره شود ؟ و یا حین حرکت عکس گرفته اید و تصویرتان هاله دار شده باشد ؟ و مشکلات دیگری که شاید از ضعف دوربین نبوده و فقط شما باید کمی حوصله به خرج داده و با چگونگی استفاده بهینه از آن آشنا می شده اید. چرا که تنظیمات متفاوت دوربین نتایج گوناگونی را در پی دارد . حتی گذاشتن دوربین در وضعیت اتوماتیک نیز گاهی چاره ساز نیست و در مواقع زیادی شما مجبور می شوید سیستم گشودگی دوربین تان را چندین بار باز و بسته کنید تا بهترین نتیجه را بگیرید و این موضوع در مورد دوربین های دیجیتالی با طیف گسترده تنظیمات اضافی آنها نیز صدق می کند.
برای اینکه بتوانید بهترین تصمیم را در مورد تنظیمات بگیرید باید در مورد تاثیرات آن روی عکس اطلاع داشته باشید تصور کنید میزان سفیدی عکس را اگر به صورت دستی تنظیم کنید ، نتایج بهتری از حالت اتوماتیک داشته باشد . اما آیا این موضوع همیشه صحیح است و چقدر تفاوت ایجاد خواهد کرد؟ و از آنجایی که همه تصور می کنند افزایش ISO باعث افزایش اختلال و کاهش وضوح تصویر می شود ،می دانید میزان تفاوت چقدر است ؟اگر اطلاعات شما در این موارد کم است ، چگونه می توانید تصمیم بگیرید برای گرفتن عکس بهتر در حالتی خاص ، باید سرعت شاتر را زیاد کنید که البته شایدکیفیت عکس را پایین هم بیاورید ؟ تست کردن دوربین سخت نیست و نتایج به دست آمده احتمالا باعث تعجب خواهد شد . از این طریق می توانید از دو روش خاص ، بهترین نتایج را از دوربینتان بگیرید . اول اینکه از به هم ریختگی رنگ ها که می تواند باعث کاهش کیفیت عکس شود ، جلوگیری کند و دوم می توانید را های به دست آوردن کیفیت بهتر عکس را کشف کنید .
تست های ذکر شده در زیر تا حدودی راه گشای شما خواهند بود و شما می توانید با کمی حوصله ، با هر دوربینی که در دست دارید نتایج خیلی خوبی را به دست آورید.
● گشودگی
اگر تا به حال در وضعیت های نوری متفاوت عکاسی کرده باشید ، با این معضل رو به رو بوده اید اما کمی آشنایی با ساختمان دیافراگم و به کار بردن تکنیک های زیر راهگشای شما خواهد بود.
به دست آوردن گشودگی مناسب ، کار ساده ای نیست . حتی با وجود سیستم های نور سنج امروزی که میزان پیچیدگی و هوشمندی حیرت آوری دارند ، همچنان موفقیت هایی پیش می آید که حتی هوشمندترین سیستم های اندازه گیری نیز اشتباه می کنند ما در اینجا ۳ نمونه کلاسیک را انتخاب کردیم : عکس هایی که بیرون در محیطی روشن و یا با آسمان ابری گرفته شده عکس های که از سوژه هایی گرفته می شود که پشتشان نور زیادی می تابد و عکس هایی که از اشیا سفید یا با رنگ های روشن گرفته می شود تا چه حد دوربین تان می تواند عکس های خوبی از این سه موقعیت بگیرد؟
آیا استفاده از الگوهای اندازه گیری متفاوت (sport lock و Multi- pattern و Center- Weighted تفاوتی ایجاد می کند ؟ یا آیا احتیاجی هست خودتان کنترل آن را در دست گرفته و از قابلیت قفل کردن گشودگی استفاده کنید ؟ پس جبران EV چه می شود ؟
چه موقع باید آن را به کار ببرید و تا چه حد ؟ مسائل بسیاری وجود دارد، اما نتایجی که به دست آوردیم و برایتان توضیح خواهیم داد ، نقطه شروع خوب و کارآمدی به حساب می آید.
● هوای ابری
▪ Multi- pattern
گرفتن عکس در محیط بیرون ، که آسمان نیز بخشی از تصویر است ، همیشه مشکل ساز بوده ، مخصوصا در هواهای ابری که آسمان خیلی روشن تر از دیگر نقاط تصویر است . آیا سیستم اندازه گیری multi- pattern دوربینمان می تواند ناحیه روشن آسمان را تشخیص داده و گشودگی را مطابق با آن تنظیم کند ؟به زبانی ، نه. در این عکس ، گشودگی کمتر از حد متناسب است .
● Center- Welghted
اگر سیستم اندازه گیری multi- pattern نتواند از پس آن برآید ، سیستم اندازه گیری Center- Weighted چه شانسی می تواند داشته باشد؟
در این جا دوربین ، نور را در تمامی صحنه پخش کرده ، ولی لنز روی بخش مرکزی تاکید دارد . اگر شانس با ما باشد ، اینجا جایی است که سوژه اصلی عکس قرار دارد در نتیجه ، نتیجه به دست آمده خیلی بدتر از سیستم اندازه گیری multi- pattern نیست.
● Spotlock
شک داریم نتایجی که شما به دست می آورید خیلی با نتایجی که ما به دست آوردیم ،متفاوت باشد تنها راه حل قابل اعتماد (طبق تجربه ما )استفاده از سیستم اندازه گیری spot (اصطلاح اندازه گیری pantial در دوربین های کانن) است ، دوربینتان را روی سوژه مورد نظرتان تنظیم کرده ، سپس دکمه شاتر را تا نیمه فشار دهید تا فرایند خوانش را قفل کند ، تغییر فریم دهید و عکس بگیرید.
● تابش از پشت سوژه
▪ Multi-pattern
سیستم های اندازه گیری Multi-pattern برای به کاربردن در مورد سوژه های سخت مثل تابش نور شدید در پیش زمینه ، طراحی شده اند . آیا دوربین، گشودگی را افزایش می دهد تا نور بیشتری به سطح سمت دوربین سوژه تاییده شود و یا اینکه به صورت یک دست باقی خواهد ماند ؟ نتیجه نسبتا خوب است و تعادل خوبی بین جزئیات سوژه و نور پیش زمینه وجود دارد.
● Center-Welghted
▪ سیستم اندازه گیری center- Weighted چطور؟
آیا موثر خواهد بود ؟ نه این بار . نور کلی پیش زمینه ، گشودگی متوسطی با طیف رنگی خوبی ایجاد می کند اما جزئیات خیلی کمی از سوژه مشخص است ، به عکس اگر یک عکس پرتره بود ، صورت سوژه مان خیلی تاریک می شود.
Spotlook قابلیت اندازه گیری spot (اندازه گیری partial در ۳۰۰D ): دوربین را روی گوشه سوژه که به سمت تان است و یا روی جسمی با نور مشابه تنظیم کنید ، گشودگی را قفل کرده ، تغییر فریم دهید و عکس بگیرید . این روش به خوبی جواب می دهد ، ولی حواستان باشد جسمی با تن متوسط برای خوانش اندازه گیری تان انتخاب کنید ، نه جسمی که خودش ذاتا روشن یا تاریک است.
● تئاتر تاریک و روشن
▪ Multi-pattern
در سوژه های با تئاتر تاریک یا روشن ، سیستم اندازه گیری Multi-pattern خیلی نمی تواند کمک کند ، چرا که دوربین نمی تواند یک سوژه را شناسایی کرده و بفهمد باید به چه شکل به نظر برسد . بهترین کاری که می تواند انجام دهد این است که گشودگی را انتخاب کند که سوژه را با میزان متوسط طوسی نمایش دهد . نتیجه آن است که برف ، کاغذ، زغال و گربه های سیاه همه شان را باتناژ متوسطی از طوسی نمایش می دهد.
● Center-Weighted
در اینجا باید به EV متوسل شوید . برای اشیاءروشن باید گشودگی را افزایش داده و برای اشیاء تاریک کاهش ، چرا که باید دوربین ، آنها را با تناژی متناسب نمایش دهد . میزان جبرانی متفاوت خواهد بود و میزان کردن آن نیاز به تجربه دارد . ما در اینجا از +۰.۷ برای EV استفاده کردیم ، اما کافی و مناسب نبود .
● Spotlock
با افزایش EV به +۱.۳EV می توانید سفیدی مناسبی برای سوژه تان ایجاد کرده و به علاوه جزئیات شی مشخص شده را نیز حفظ کنید . اصولا خیلی معمول نیست که میزان EV را برای اشیاء تاریک استفاده کنند ، ولی عموما مجبور می شوید گشودگی را تا -۱EV کاهش دهید.معمولا خیلی لازم نیست پایین تر از این حد بروید ، چرا که در این صورت ، عکس تان به صورت غیر طبیعی تاریک به نظر خواهد رسید.
● عملکرد لنز
عکاسان با تجربه می دانند کیفیت لنز نقش بسیار مهمی در کیفیت عکسی که دوربین تولید می کند ، دارد . احتمالا آنها این مسئله را نیز می دانند که کیفیت تصویر ، با روزنه های کوچکتر ، بهتر می شود این به آن دلیل است که روزنه های کوچکتر لنز عیب اپتیکال که نتیجه تلفیق اجتناب ناپذیر در طراحی لنز است را بر طرف کرده و یا کاملا خنثی می کنند.
اما این مسئله چقدر در زمینه دوربین های دیجیتالی صدق می کند ؟ در اینجا ، رابطه سنسور بسیار پیچیده تر است و استفاده از سنسور های کوچک در دوربین های فشرده ، نمادی از نسل جدیدی از لنزهای بسیار کوچک است . ما دوربین EOS ۳۰۰D مان را در ۳ حالت متفاوت روزنه لنز با سوژ های که می تواند نشانگر وضوح ، سایه دار کردن گوشه ها ، در هم ریختگی رنگ ها (حاشیه دار شدن ) است امتحان کردیم ، می توانید این تست ها را روی دوربینتان انجام دهید تا بتوانید روزنه لنزتان را به درستی تنظیم کنید.
● روزنهF۴
ما مجموعه ای از ۳عکس را با زومmm ۱۸-۵۵ کیت زوم با استفاده از دوربین کانن EOS ۳۰۰D انجام دادیم . اولین عکس با ماکزیمم روزنه F۴ که در عرف عکاسی این میزان ، بدترین حالت عملکرد را به همراه دارد ، انجام شد.اگر به عکس دقت کنید ، در گوشه های فریم جزئیات عکس به طور قابل توجهی محو شده است ، اما در قسمت میانی ، هیچ تفاوتی بین آن و دیگر حالت ها مشاهده نمی شود . اطراف عکس کمی سایه دار شده است و در اطراف شاخه ها نیز کمی هاله آبی رنگ دیده می شود .
● روزنهF۸
در عکسی که با روزنه F۸ گرفته شده بهبود بیشتری حاصل شده است .
با اینکه قسمت وسط فریم هیچ تفاوتی با عکس اول ندارد ، ولی گوشه های آن خیلی بهتر است در این حالت در گوشه ها ی تصویر هیچ سایه ای دیده نمی شود ، بنایراین با کمی صبر کردن می توانید تناژ عکس را در تمام تصویر افزایش دهید . در این حالت همچنان کمی سایه های آبی در اطراف شاخه ها در گوشه های تصویر دیده می شود ، که البته می تواند دلیل بازتاب لنز (در هم ریختگی رنگ ها ) یا ضعف سنسور باشد که سوژه های مشخص روشن ، روی پیکسل های تاریک تر اطرافشان اثر می گذارد.
● روزنهF۱۶
اکثر اعتقاد دارند با روزنه F۱۶ ، لنز ها مشکل " تاثیر انکسار" پیدا می کنند . روزنه های کوچک تر ، میزان نوری که در اطراف گوشه های دیافراگم ها لنز تفکیک می شوند را افزایش می دهند . این مسئله باعت تنزیل کیفیت عکس و محو شدن آن می شود . با این وجود در حالت F۱۶ لنز کانن ما، بهترین حالت عملکرد را ارائه داد . وضوح وسط و گوشه های تصویر ، همانند حالت F۸ بود ، اما سایه های رنگی اطراف فریم خیلی کاهش پیدا کرد . شما می توانید چنین آزمایشهایی را روی دوربین های فشرده نیز انجام دهید ، اما بهترین میزان روزنه معمولا همان حدود F۸ است.

انواع عکاسی

انواع عکاسى 
 اغلب مردم عکاسى را وسيلهٔ ثبت لحظه‌ها مى‌دانند؛ اما برخى عکاسان آن‌‌را به مثابهٔ يک ابزار هنرى بى‌نظير يافتند که مى‌تواند در خدمت بيان هنرى قرار گيرد. از اين‌رو عکاسى چيزى وراى ثبت موضوع مى‌تواند باشد. در آغاز اغلب عکاسان از هنرهاى نقاشى و مجسمه‌سازى دوران خود تقليد مى‌کردند. بعدها عکاسى گرايش‌ها و شاخه‌هاى متعددى پيدا کرد و هنرمندان هر شاخه به‌طور تخصصى به کار پرداختند؛ مثل عکاسان مستند، عکاسان هنري، تبليغاتي، زيرآب و ... .  


  - تبلیغاتی
  - فتوژورنالیسم (روزنامه‌ای)
  - هوایی
  - ورزشی
  - معماری
  - مستند
  - اجتماعی
  - هنری
  -  زیر‌آب
  - فضایی
  - نمایشی
  -  مستند
  - دیجیتالی

 تبليغاتى 

 شاخه‌اى است از عکاسى که در آن عکس‌هايى براى تبليغ، رونق دادن به فروش، ارائه خدمات و آگاه کردن مردم گرفته مى‌شود. قبل از اختراع چاپ ماشيني، عکس به‌وسيله هنرمند طراحى مى‌شد تا آماده چاب در روزنامه‌ها و مطبوعات شود. پس از اختراع فيلم رنگي، مدت‌ها طول کشيد تا چاپ مکانيکى عکس‌هاى رنگى در سطح گسترده امکان‌پذير شود.  


 با پيشرفت در زمينهٔ تکنولوژى چاپ عکس، تقاضا براى عکس‌هاى تبليغاتى افزايش يافت و چاپ در سطح انبوه، موجب کاهش هزينه شد. امروزه شاهد تنوع و کثرت پوسترها، بروشورهاى تبليغاتي، بيل بوردها و عکس‌هاى تبليغاتى در روزنامه‌ها و مجلات هستيم. اين تبليغات در عرصهٔ تلويزيونى نيز در همين مجموعه قرار دارد.
  


  هنرى 

 عکاسى هنرى هنر نشانه‌سازى يا هنر طراحى نور است که تاريخ پربارى دارد. خصوصاً در انگلستان که عکاسى در واقع ادامهٔ فعاليت پيشگامانى نظير ”بليام هنرى فوکس تالبوت“، اچ. پى رابينسون، اسکار گوستاوريجلند، جوليا مارگارت کامرون و ... بوده است و از دوربين‌ براى خلق اثرى هنرى بهره گرفته شده است.  


 از مهم‌ترين اصول درک يک اثر هنرى داشتن تجربهٔ شخصى و دريافت محتوا از طريق شکل ظاهرى قوى و جذاب و توجه به اثر است. قدرت انتقال مفاهيم بدون کلام، در عکس يک رويداد هنرى منحصر به‌فرد را بيان مى‌کند.  


 در نيمهٔ دوم قرن بيستم، روش‌هاى زيبايى‌شناسى به شکل‌هاى گوناگون ادامه يافت که شامل نمايش دقيق و عيني، عکاسى مستقيم، عکاسى مطبوعات براساس علائق شخصي، پيکتوراليسم نو و ... مى‌باشد.  



  فتوژورناليسم (روزنامه‌اى) 
 عبارت فتوژورناليسم اولين بار در سال ۱۹۲۴ م توسط فرانک لوترمرت، رئيس دانشگاه ميسورى به‌کار گرفته شد. فتوژورناليسم يعنى اتحاد کلامى لغت و تصوير براى ايجاد يک ارتباط قوى و مؤثر. گرچه روزنامه‌نگاران با استفاده از دوربين عکاسي، تصوير را براى بيان بيشتر گزارش، ارائه مى‌دهند. اما امروزه عکس‌هايى در اين موضوع تهيه مى‌شود که نياز به همراهى بيش از اندازهٔ متن و يا زيرنويس ندارد. بلکه لازم است پنج اصل معروف ”چه کسي، چه وقت، کجا، چرا و چگونه“ در آنها مراعات شود.  

  زير آب 

 عکاسى زيرآب کليه‌ٔ تلاش‌هايى است که در جهت عکسبردارى (حتى فيلم‌برداري) در زير آب صورت مى‌گيرد. از عکسبردارى در استخر معمولى با کمک دوربين ضد آب گرفته تا عکس‌هاى حقيقى و علمى که با دستگاه کنترل از راه دور از اعماق درياها گرفته مى‌شود.  


 در دههٔ ۱۹۰۰ جک ويليامسون، روزنامه‌نگار، عکاس و نويسندهٔ امريکايي، وسيله‌اى اختراع کرد که سينماتوگرافى از زير آب را عملى ساخت. اين وسيله در ساختن اولين فيلم سينمايى تجارى به نام بيست هزار فرسنگ زير دريا استفاده شد.  


 قبل از اختراع اين دستگاه از دوربين‌هاى ساده درون جعبه‌هاى ضد آب و يا در مراحل بعدى از دوربين‌هاى ضد آب استفاده مى‌شد.  


 در سال ۱۹۲۷ مجله جغرافياى ملي، اولين عکس‌هاى رنگى زير آب را منتشر کرد. اين عکس‌ها توسط دکتر ويليام لانگلى و چارلز مارتين تهيه شدند.  


 پيشرفت دستگاه تنفس غواصى در سال ۱۹۴۳ عکاسان را از حمل وسائل سنگين و دست‌وپاگير رهايى داد و انگيزهٔ عکاسان براى ساخت و طراحى وسايل بهتر عکاسى زيرآب بيشتر شد.  


  هوايى 

 پيش از بکارگيرى گيرنده‌هاى تصوير ديجيتال، جمع‌آورى تصاوير هوايى از هواپيماها و سکوهاى فضايي، از مواد و محصولات عکاسى با کيفيت بالا و قدرت تفکيک بسيار عالى استفاده مى‌شد.  


 پيشرفت‌هاى اخير در تصويرسازى هوايى برپايه انتقال سريع تصاوير استوار شده‌اند. گيرنده‌هاى دقيقى تصاوير ديجيتال را در لحظهٔ گرفته شدن، به زمين مخابره مى‌کنند و نحوهٔ عملکرد، کاربردها، استفاده‌هاى تصويرسازى هوايى را دچار تغييرات فراوانى کرده است. البته هنوز در مواقع ضرورى از دوربين‌ها و فيلم‌هاى قابل ظهور و چاپ استفاده مى‌شود.  


 از موارد استفاده و کاربردهاى تجارى تصويرسازى هوايى مى‌توان، برنامه‌ريزى شهرى و ناحيه‌اي، جنگل‌داري، مطالعات محيط‌ زيست و طبيعت، بررسى جمعيت، توليد محصولات کشاورزي، زمين‌شناسي، کشف منابع طبيعى و ... را نام برد. 

قفل آینه (Mirror Lock Up) چیست؟

در مقالات عکاسی و نقد‌ها بار‌ها با واژه قفل آینه مواجه می‌شویم. که برای عکاسان حرفه‌ای عملکردی عادی و آشنا است اما برای بسیاری از عکاسان بخصوص کسانی که تازه به سمت دوربین‌های SLR (Singe Lens Reflex  آمده‌اند مکانیزمی نا آشنا است و به صورت کامل با آن آشنا نیستند.
در متن پیش رو قصد داریم شما را با این اصطلاح و عملکرد دوربین‌هایDSLR  بیشتر آشنا کنیم. در اینجا هر وقت از MLU استفاده شد منظور همان قفل آینه و یا Mirror Lock UP  است.
ابتدا باید مقداری از ساختمان جعبه آینه Mirror Box در دوربین‌هایSLR صحبت کنیم. در دوربین‌های SLR جعبه آینه Mirror Box  به شکل زیر است:
همانگونه که در تصویر می‌بینید این جز از دوربین که اصلی‌ترین قسمت در دروبین‌هایSLR  است متشکل از قطعات مختلفی است که اصلی‌ترین اجزای آن شاتر و آینه هستند. در این بین آینه وظیفه انتقال تصویر خروجی از لنز را به سمت چشمی (ویزور) را دارد و هنگامی که دکمه شاتر را می‌چکانیم آینه به سمت بالا جمع شده و راه عبور نور به سمت سنسور و یا فیلم باز می‌شود و سپس شاتر با سرعت مورد نظر باز شده و تصویر بر روی سنسور تشکیل می‌شود. تا هنگامی که آینه پایین باشد می‌توان از ویزور تصویر دریافتی از لنز را دید و هنگام چکاندن شاتر تصویر درون ویزور تاریک می‌شود.
عملکرد دوربین در هنگام عکس گرفتن و بعد از چکاندن شاتر در 7 مرحله انجام می‌شود.
1-آینه به بالا می‌رود و ویزور تاریک می‌شود.
2-دیافراگم به اندازه‌ای که تعیین کرده‌اید بسته می‌شود.
3-شاتر با سرعت از پیش تعیین شده بالا می‌رود.
4-سنسور و یا فیلم در معرض نور قرار می‌گیرد.
5-شاتر پایین می‌آید و بسته می‌شود.
6-دیافراگم به بازترین حالت اولیه باز می‌گردد.
7-آینه پایین می‌آید.
این 7 مرحله در کسری از ثانیه و یکی پس از دیگری و بدون وقفه رخ می‌دهد. اما اگر قفل آینه فعال باشد بین مرحله اول و دوم حدود 3/1 تا 2/1 ثانیه اختلاف خواهد بود.
اما در این بین سرعت حرکت آینه به سمت بالا در دوربین‌های مختلف بسیار گوناگون است و شرکت‌های مختلف همیشه سعی می‌کنند این عمل (بالا رفتن آینه) با حداکثر سرعت و در کسری از هزارم ثانیه انجام شود. این حرکت به سمت بالا توسط یک موتور و فنر‌های مختلفی که در پشت آینه تعبیه شده است انجام می‌شود. حرکت آینه به سمت بالا همیشه با مقداری صدا و لرزش خفیف همراه است. شاید صدای حاصل از بالارفتن آینه زیاد مهم نباشد و تنها در موارد بسیار خاص (مثل عکاسی از پشت صحنه فیلم‌ها و یا عکاسی خبری) گاهی آزار دهنده باشد، اما مشکل بزرگ در هنگام عکاسی، لرزش خفیفی است که بالارفتن و جمع شدن آینه ایجاد می‌کند.
شاید در نگاه اول این لرزش آنقدر کم و خفیف و بی اهمیت باشد که شما اصلاً به آن توجه نکنید اما همین لرزش خفیف در بسیاری از موارد مشکلات زیادی را ایجاد می‌کند. مکانیزم قفل آینه راهکاری است برای جلوگیری از این لرزش خفیف. این امکان اضافه در بسیاری از دوربین‌های گران وجود دارد اما در برخی از دوربین‌های ارزان‌تر و ساده‌تر وجود ندارد.
قفل آینه در چه هنگامی مورد نیاز است؟
شاید این سوال شما نیز باشد! هنگامی که دوربین بر روی سه پایه قرار دارد و احتمالاً سرعت شاتر دوربین شما کمتر از 80/1 ثانیه است. در سرعت‌های بالا لحظه نور دیدن فیلم و یا سنسور آنقدر سریع است که لرزش خفیف بالا رفتن آینه نمی‌تواند تاثیر زیادی داشته باشد. اما در سرعت‌های پایین همان لرزش خفیف بالا رفتن آینه می‌تواند باعت تار شدن تصویر ثبت شده گردد. بخصوص در هنگامی که شما از مدB  استفاده می‌کنید و می‌خواهید چند ثانیه و یا چند دقیقه نوردهی کنید. این عملکرد بخصوص در عکاسی از آسمان شب و طبیعت به کمک شما خواهد آمد. در صورتی که در مدB  شما بدون استفاده از قفل آینه شات بزنید علاوه بر تاثیری که لرزش بر خروجی کارتان خواهد داشت باعث خواهد شد مقدار بسیار زیادی از انرژی باطری صرف بالا نگه داشتن آینه شود. در صورتی که اگر از مکانیزم قفل آینهMLU استفاده کنید برای بالا نگاه داشتن آینه اتلاف انرژی نخواهید داشت و باطری کمتری مصرف خواهد شد.
یکی از توصیه‌های اساتید و کتاب‌های عکاسی برای داشتن یک تصویر شفاف و واضح از مناظر طبیعت استفاده از سه پایه و قفل آینه است (حتی در سرعت‌های بالا) چرا که باعث می‌شود کمترین میزان لرزش دست به دوربین منتقل شده و لرزش آینه هم بر روی تصویر اثری نداشته باشد. حتی در موارد بسیاری توصیه می‌شود که از دکلانشور و یا ریموت کنترل‌ها برای چکاندن شاتر استفاده کنید تا کمترین تاثیر بر روی عکس شما ایجاد شود و یا اگر از دکلانشور یا ریموت استفاده نمی‌کنید دوربین را بر روی سلف تایمر قرار دهید تا لرزش فشاردادن دکمه شاتر بر روی عکس تاثیری نگذارد.
اینکه قفل آینه در دوربین‌های مختلف چگونه راه اندازی می‌شود بسیار متفاوت است. مثلاً در برخی از دوربین‌ها مثل نیکون این امکان به راحتی از طریق گردونه تنظیمات انتخاب شده و فعال می‌گردد. اما در بعضی از دوربین‌های دیگر مثل کانن فعال کردن قفل آینه در منو  و جز تنظیمات دستی Custom Function  CF  است و باید از طریق منو  آن را فعال کنید یا در دوربین‌های سونی با انتخاب سلف تایمر این امکان نیز به صورت اتوماتیک انتخاب شده و فعال می‌شود، بدون اینکه نیازی به فعال کردن آن داشته باشید. برای آنکه بدانید که دوربین شما این امکان را دارد و یا خیر و در صورتی که دارد چگونه باید فعال شود بهتر است به کتابچه راهنمای دوربین‌تان مراجعه کنید.
چه هنگام از این عملکرد استفاده نکنیم؟
در بسیاری از کتابچه‌های راهنمای دوربین‌ها تذکر داده شده است که از قفل آینه در هنگامی که از یک منبع قوی نوری (مثل خورشید) عکاسی می‌کنید استفاده نکنید، چرا که ممکن است باعث صدمه دیدن پرده شاتر توسط نور خورشید شود. یکی دیگر از مواقعی که توصیه می‌شود این امکان را فعال نکنید هنگام عکاسی در مکان‌های بسیار سرد و برفی است. چرا که ممکن است آینه در اثر سرما یخ زده و دیگر پایین نیاید.

نقد کتاب Take Your Photography to the Next Level

برای موفقیت در عکاسی، باید مسیری را به تدریج طی کرد: یادگیری تدریجی، تمرین و ارزیابی شخصی. زمانی ممکن است احساس کنید که عکسهای خوبی می‌توانید بگیرید. اما به احتمال زیاد در همان زمان، عکسهایی از دیگران خواهید دید که این احساس شما را بزودی محو خواهند کرد. در این هنگام از خود خواهید پرسید که " مشکل من چیست؟ کجای مسیری که طی کرده ام، اشکال داشته است؟ چه چیزهایی را فرانگرفته ام؟ از کجا باید دوباره شروع کنم؟"

کتاب Take Your Photography to the Next Level اثر George Barr پاسخی است به این مرحله از فرآیند پیشرفت عکاسی هر شخص. این کتاب برای کسانی مفید است که می‌خواهند سطح عکاسی خود را بالا ببرند: یعنی دقیقا همان عبارتی که در عنوان کتاب به چشم می خورد. در این کتاب بحث‌های تکنیکی را نخواهید دید، بلکه دیدن را میاموزید و درمیابید که بین عکس خوب و عکس عالی چه تفاوتی وجود دارد. بعد از خواندن این کتاب، می‌فهمید که در عکاسی باید دنبال چه‌ باشید و چگونه سطح عکس‌های خود را ارتقاء دهید.

فصل اول کتاب در مورد دیدن است: تمرین دیدن و چگونه دیدن را به عنوان مقدمه تهیه عکس، آموزش می دهد. که چه چیزهایی را باید ببینیم و چگونه از دیدن عکس‌های دیگران درس بگیریم. عکس‌های خوب چه ویژگی هایی در زمینه تعادل، تونالیته، کادر و ... دارند و چرا صفت خوب یا عالی به یک عکس اطلاق خواهد شد. در این فصل خواهید خواند که وجود چه عناصری در عکس باعث خوب ‌شدن عکس خواهد شد. همچنین به این سوال پاسخ خواهد داد که عکس های کلیشه‌ای چیست و ما به عنوان عکاس چه برخوردی با کلیشه‌ها داشته باشیم.

فصل دوم جذاب است. چون در مورد پیدا کردن تصویر صحبت می‌کند. چیزی که در بسیاری موارد فکر یک عکاس را مشغول می‌کند و گاه ناامید. در این جا از اهمیت علاقه هر فرد در یافتن تصویر قوی صحبت می‌کند و قوانینی را بیان می‌کند که با واسطه آنها بهتر می‌توانیم عکس‌ خود را بیابیم که این یافتن، با خود عکسی قوی را همراه خواهد کرد. آیا تاکنون با خود گفته‌اید که " اینجا هیچ عکسی نمی‌توانم بگیرم" این فصل کتاب بیان خواهد کرد که در این موارد چه باید کنید.
فصل سوم در مورد ترکیب‌بندی است. اما نه با قوانین خشک و تکراری که همه بارها آنرا خوانده‌ایم و کمتر بکار بسته‌ایم. آیا واقعا هر عکسی نیاز به یک نقطه قوی دارد؟ آیا همیشه عکسها باید ساده باشند و عکسهای شلوغ هیچ شانسی نخواهند داشت؟ آیا همواره باید در همه عکس هایمان، تمام قوانین را رعایت کنیم؟ تکلیف عکسی که از بسیاری جهات قوی است ولی همزمان، مشکلاتی هم دارد، چیست؟ آیا چنین عکسهایی کاملا بی‌ارزش هستند؟
در این فصل نکات عملی جالبی در مورد قاب‌بندی و کراپ عکس خواهید آموخت. چگونه باید کراپ کنیم و چرا کراپ کردن می‌تواند باعث نجات عکس شود. چرا لازم نیست همواره به قابهای معمول مانند 2×3 و 3×4  پایبند باشیم. لبه‌های عکس چه اهمیتی دارند و چگونه عناصر عکس بایستی با لبه‌ها ارتباط برقرار کنند.

فصل چهارم به یک موضوع مهم می‌پردازد و آن، اهمیت و روش ارزیابی عکسهای خود است. چگونه باید  بهترین عکسهای‌مان را برای نمایش به دیگران انتخاب کنیم و در این راه چه نکات مهمی وجود دارد. نقاط ضعف عکسها چیست و چگونه می‌توان با شناخت اینها، به سرعت عکسهای ضعیف‌مان را شناسایی کنیم.

عنوان فصل پنجم زیباست: بازیهای فکری! در این فصل شما با راههای مختلفی آشنا می‌شوید که خود را و عکاسی خود را به چالش بکشانید و در نهایت از این چالشها برای پیشرفت خود سود بجویید. در واقع هدف این فصل این است که بدانیم گاه لازم است نوعی شوک و تازه‌گی به جریان فکری و عملی عکاسی مان تزریق نماییم.

فصل ششم به نوعی جمع‌بندی و هدف غایی کتاب است: چگونه سطح عکاسی‌مان را ارتقاء دهیم. مشخص است که برای این کار ابتدا باید سطح خود را بدانیم. سطوح مختلف عکاسی در دو جنبه تکنیکی و هنری با مشخصات دقیق در این فصل بیان شده‌اند. با توجه به این مشخصات هر کسی می‌تواند به ارزیابی خود بپردازد و عکاسی خودش را از لحاظ تکنیک و هنر، در یکی از این سطوح قرار دهد. سپس نکات عملی بیان می شود که چگونه می‌توان از هر سطح به یک سطح بالاتر، پیشرفت نمود. این فصل حاوی نکات بسیار جالبی است که می توان با کمک آنها، عیب‌های خود را شناخت و درصدد رفع آنها برآمد.
کتاب حاوی تعداد زیادی عکس است که با کیفیت خوب چاپ شده‌ و همگی توسط مولف گرفته‌شده اند. برخی عکسها به طور مستقیم با مطالب کتاب مرتبطند و برخی دیگر با زیرنویس‌های مفید، نکات جالبی را گوشزد می‌کنند. شروع هر فصل نیز به یک یا دو عکس تمام صفحه با توضیحات کامل، چه از لحاظ تکنیکی و چه از لحاظ حسی، مزین شده است.

George Barr کیست؟
مولف کتاب 59 ساله و ساکن کانادا است. او از سن 12 سالگی و با یک دوربین Zeiss Ikonta‌عکاسی را شروع کرده است و بعد از استفاده از سیستمهای مختلفی نظیر مدیوم فرمت و 4×5، اکنون با DSLR عکاسی می‌کند. George Barr پزشک است و در تمام این سالها، عکاسی فاین‌آرت، به عنوان دل‌مشغولی اصلی زندگی او بوده است. با ورود به دنیای عکاسی دیجیتال و آموختن اصول این دنیای جدید، او اکنون خود به عالی ترین سطح چاپ عکس با پرینترهای حرفه‌ای جوهر افشان رسیده است. مقالات متعددی در مجلات Black & White و Lenswork منتشر کرده است و عکس هایش در بسیاری از مجلات معروف عکاسی چاپ شده است. از او مقالات متعددی در سایت Luminous Landscape‌ نیز منتشر شده است. با تجربه ای که او در آموزش پزشکی داشته است، بخوبی توانسته است در این کتاب، بدون پرداختن به حواشی، با شرح راهکارهای عملی برای پیشرفت سطح عکاسی، برای تمام افراد در هر سطحی که از عکاسی هستند، مطالب مفیدی ارائه نماید.

این کتاب در سال 2008 با قطع وزیری و در 199 صفحه چاپ شده است. قیمت کتاب39 دلار می‌باشد.

نگاهی بر عکاسی در ایران

صنعت عکاسی برروی کاغذ حساس در سال ۱۸۳۹ میلادی بوجود آمد و در سال ۱۸۴۱ میلادی پلاکهای شیشه برای عکاسی اختراع گردید و از قرائن موجود این اختراعات و همه انواع وسائل عکسبرداری دو تا سه سال پس از اینکه به بازار می‌آمد بطور هدیه بدست پادشاه ایران می‌رسید.
با اطلاعاتی که از کتاب مقالات گوناگون تالیف دکتر خلیل خان اعلم الدوله ثقفی از یادداشتهای ریشار خان اولین عکاسی که اعتماد السلطنه از او نام برده حاصل می‌شود این است که اولین عکسبرداری برروی صفحه نقره در سال ۱۲۶۰ هجری قمری در تبریز، زمانی که ناصرالدین میرزا ولیعهد بود انجام شده‌است. این دو دستگاه دوربین داگروتیپ یکی اهدایی از طرف ملکه انگلیس و دیگری هدیه امپراطور روسیه بودند.
دوره ناصری را باید دوره شکوفایی عکاسی در دوران قاجار یا ایران قرن نوزدهم میلادی دانست. ناصرالدین شاه که خود اهل ذوق و هنر بود به عکاسی علاقمند گردید و بر توسعه این فعالیت در درون دربار همت گماشت. وی با تأسیس عکاسخانه کاخ گلستان و نیز تشویق و حمایت عکاسان، توانست تصاویر و یا به عبارتی اسناد هنری و تاریخی گرانبهایی از ایران آن روز را ثبت نماید.
هرچند که فعالیت وی به درون دربار و تربیت عکاسان درباری محدود گردید ولی تأسیس رشته عکاسی در مدرسه مبارکه دارالفنون، نشان از اهتمام او به این امر دارد. ناصرالدین شاه به عکاسی علاقمند شد و آن را نزد کارلیان فرا گرفت. از آن پس شاه برای انجام کارهای عکاسی اش و احداث تاریکخانه برای ظهور، چاپ و تهیه شیشه‌های حساس، حیاط وعمارتی از ساختمانهای سلطنتی را به عکاسخانه درباراختصاص داد و اینگونه بود که عکاسخانه مبارکه بنیاد یافت. یادداشتها و مدارک برجای مانده در کاخ گلستان، حاکی از آن است که ناصرالدین شاه با ظهور فیلم و چاپ عکس آشنا بوده و از طرفی دستخط و توضیحات وی در حاشیه بسیاری از عکسها و عبارت معروف ‹‹ خودمان انداختیم ›› نشان از فعالیت عکاسی او دارد. شاه برای اینکه عکاسخانه مدیرمسئولی هم پیداکند آقارضاخان پسرمیرزااسماعیل، پیشخدمت سلام وبرادر علی نقی حکیم الممالک را که ازمحرمان نزدیکان شاه بود وبنا به امرشاه فن عکاسی را نزد کارلیان به خوبی یادگرفته بود عکاسباشی و مدیرعکاسخانه مبارکه همایونی کرده، به این فن جدید صورت جدی و رسمی داد و از این پس ازهمه اردوکشی‌ها، ییلاق‌ها، سفرها، مراسم سلام، اسب دوانی‌ها و شهرها و طبقات مختلف مردم و رجال عکس‌های فراوان متعدد گرفته درآلبومها قرارداده شد ودرآلبوم خانه سلطنتی درکاخ گلستان در شمس العماره گرد آمد.
باید خاطر نشان ساخت که نمونه عکسهای دوره محمدشاه را نباید با صنعت عکاسی مرسوم امروز یکی دانست، زیرا صنعت عکاسی فتوگرافی در سال ۱۲۶۵ هجری قمری ۱۸۴۹ میلادی اختراع شده‌است یعنی یک سال بعد از فوت آن پادشاه، و آنچه در عهد محمدشاه وجود داشت و ریشار خان عمل می‌کرد دستگاه داگرئوتیپ بود که در سال ۱۸۳۹ میلادی به وجود آمده بود.[۳۳]
تصاویری که از ابنیه و عمارات آن دوران به جا مانده، برای مطالعات ایران عهد قاجار ارزشی مستند دارد و در ضمن اطلاعاتی از نظام حکومتی آن دوره را فراهم می‌کند.
عکاسان دورهٔ قاجار را سه دسته تشکیل می‌دادند:
  • عکاسانی که برای مؤسسات کاوش‌های علمی و جغرافیایی اروپایی کار می‌کردند
  • عکاسان بومی که برای سرگرمی به عکاسی می‌پرداختند
  • عکاسان حرفه‌ای که از این راه امرار معاش می‌کردند

تکنیک های عکاسی

HDR
اچ.‌ دی. آر (HDR) مخفف کلمات انگلیسی “گستره پویای بالا” (به انگليسي High Dynamic Range) است. كه در دنیای واقعی، نسبت بین تاریک‌ترین و روشن‌ترین نقاط تصویر (یا همان نسبت کنتراست) را گویند.
گستره پویا(دامنه پویا، دامنه دینامیک) در عکاسی، نسبت بین بالا‌ترين و پايين‌ترين شدت نور قابل اندازه گیری(سیاه و سفید‌) را نشان می دهد. در دنیای واقعی، سیاه یا سفید واقعی هیچ گاه یافتنی نیستند و تنها درجات مختلف شدت نور منبع و انعکاس سوژه وجود دارند. به همین سبب مفهوم گستره پویا پیچیده‌تر می شود و به این بستگی دارد که چه وسیله ای را به عنوان ابزار دریافت(دوربین یا اسکنر)، ابزار نمایش (چاپ یا نمایشگر کامپیوتر)، و یا خود سوژه، برای توضیح در نظر داریم.
تكنيك اچ.‌ دی. آر شیوه‌ای نو در عکاسی است که برای طبیعی‌تر کردن سوژه عکاسی و نزدیک‌تر کردن عکس به آن چیزی که چشم انسان می بیند، ابداع شده است. در تکنیک اچ.‌ دی. آر که مخفف High Dynamic Range است، عکاس می‌تواند با کمک نرم‌افزارهای‌ ویژه‌ای، با ترکیب چند عکس با نوردهی‌های متفاوت، در نهایت به یک عکس با دامنه بالایی از نوردهی دست پیدا کند که محدودیت‌های نوری عکس‌های قبلی را نداشته و در واقع، ویژگی‌های نوری تمام آن‌ها را در خود جمع کرده باشد. برای ساختن عکس های اچ دی آر، نرم افزاری متعددی در دسترس هستند که از مهم ترین آن‌ها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
Photomatix
Easy HDR
فوتوشاپ، سري Cs
هر چند از تکنیک اچ دی آر می‌توان برای طبیعی‌نگاری( نزدیک کردن عکس به تصویری که چشم انسان می‌بیند )استفاده کرد، امّا آنچه امروزه بیشتر شاهد آن هستیم، استفادۀ فراواقع گرایانه از این تکنیک است که با اشباع بیش از حد رنگ‌ها و سایه و روشن‌های عکس، تصویری که بیشتر به نقاشی نزدیک است را پدید می‌آورند به طوری که کمتر کسی با دیدن آن فکر می‌کند که این تصویر، یک عکس از یک صحنه واقعی می تواند باشد.
اچ. دی. آر جذاب است، اما چون نیازمند گرفتن چند عکس مشابه از یک منظره است بعضی مواقع و مخصوصا برای سوژه‌های در حرکت غیرممکن به نظر می رسد. اما با کمک فوتوشاپ CS4 می توانید به عکس های خود جلوه شبه اچ. دی. آر بدهید و حتی آن ها را تا مرز نقاشی پیش ببرید.